دیکشنری
ink bleed
ɪŋk blid
فارسی
1
عمومی
::
ترشح مركب، نشت مركب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INJUDICIOUS
INJUDICIOUSLY
INJUDICIOUSNESS
INJUNCTION
INJUNCTIVE
INJUNCTIVE RELIEF
INJURE
INJURED
INJURIOUS
INJURIOUSLY
INJURIOUSNESS
INJURY
INJUSTICE
INK
INK BAG
INK BLEED
INK BOTTLE
INK CARTRIDGE
INK ERASER
INK FLOW
INK HARD TERMS
INK HOLDER
INK HORN
INK IN
INK PAD
INK POT
INK SMUDGE
INK WELL
INK WRITER
INKBERRY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید